در صومعهسرا و در سال 1320 به دنیا آمد. پدرش کارمند وزارت دارایی بود اما او طنزنویس شد. در دانشگاه، ادبیات تطبیقی خواند و در دبیرستانهای تهران زبان و ادبیات فارسی تدریس میکرد. چند سالی بود که یادداشتهایی با عنوان «دو کلمه حرف حساب» منتشر میکرد و سال 69 با تلاش او، هفتهنامه «گل آقا» با شعار «خندهرو هرکه نیست از ما نیست / اخم در چنته گل آقا نیست»» به دنیا آمد و در اولین نوبت چاپ، نایاب شد. این مجله در حد یک هفتهنامه باقی نماند و کمکم ماهنامه، سالنامه، ویژه نامه بچهها و . گل آقا به آن اضافه شد، تا سرانجام این جریان طنز و کاریکاتور به شکل گرفتن خانه طنز ایران انجامید و استعدادهای طنز ایران زیر این سقف به سروسامان رسیدند.
با اجازه حمید مصدق
تو به من غریدی/ کوپن گوشت به دستم دادی/ و به من فرمودی/ بچهها طعم نشاطآور گوشت/ رفته از خاطرشان/ برو هر طور شده/ از سر قله قاف/ یا که هر جای دگر گوشت بیار.
عمران صلاحی، ابو قراضهنویس خان
در تهران متولد شد، اما فرزند پدری اردبیلی و مادری بود که از باکو به سمنان مهاجرت کرد. او در طول 60 سال زندگی خود با افرادی آشنا شد که یا مسیر شعر و ادبیات را تغییر دادند یا خود مبتکر شاخه جدیدی در ادبیات بودند. نمونهاش هم، آشنایی با پرویز شاپور، همسر اول فروغ فرخزاد و کاریکلماتورنویس معروف بود. او اهل سرودن شعر جدی هم بود و اولین شعر نیمایی خود را در مجله «خوشه» به سردبیری احمد شاملو به چاپ رساند. صلاحی با نامهای مستعار مختلفی مانند «ابوقراضه، بلاتکلیف، کمال تعجب و بچه جوادیه» در گلآقا مینوشت. او صرفا به دنبال طنزنویسی نبود و بعد از پژوهشهای بسیار، در سال 49 کتابی را با عنوان «طنزآوران امروز ایران» منتشر کرد که شامل مجموعهای از طنزهای معاصر بود.
کارتونیست
کارتونیستها دو دستهاند: یک دسته هنرمندانی هستند که برای مطبوعات کارتون میکشند و در نمایشگاه دو سالانه شرکت میکنند. یک دسته هم بیخانمانهایی هستند که شبها، کنار پیادهروها روی مقوا و کارتن میخوابند.
ابوالفضل زرویی، ملانصرالدین، ننه قمر و دیگران
آی جماعت، چطوره احوالتون؟/ چی مونده از صفای پارسالتون؟/ نگین فلانی از لطیفه خسته است/ برای تکتک شما میمیرم/ حتی اگه فقیر و بیپول باشید/ دلم میخواد که شاد و شنگول باشید
درباره این سایت